آنها را حاضر داشته باشد و به آنها ارائه دهد. و همینطور شیعیان بقیهی مناطق - در اروپا و جاهای دیگر - که غالباً در اقلیت هستند، مسائلی برایشان پیش میآید که ما بایستی همیشه پاسخ سؤالها و مسائل آنها را حاضر داشته باشیم؛ چه سؤالهای سیاسیشان، چه سؤالهای فقهیشان، و چه بقیهی مسائلی که برایشان پیش میآید. این، حد اعلای ارتباط است؛ بیشتر از این ارتباط واقعاً نمیشود. باید منتهای ارتباط با اینها باشد، تا این مرکز شما آن مجموعه را در دست داشته باشد. این، کار شکلی است؛ یعنی دایم این ارتباط را حفظ کردن. چون ارتباطاتی که با این اعتبارات سروکار دارد، ارتباط جسمانی و مادّی و واقعی و ملموس نیست؛ دایم بایستی از آن منشأ اعتبار افاضهی رابطه بشود؛ والّا اگر افاضه قطع شد، ارتباط کهنه میشود و رابطه قطع میگردد.
مطلب دوم، مسألهی محتوایی است. ما برای اعلای کلمهی اهلبیت باید کارهایی انجام بدهیم؛ اولاً باید خود اهلبیت را معرفی بکنیم، ثانیاً در جهت ترویج افکار آنها بکوشیم. آیا امروز در جهان اسلام کتابهایی دربارهی اهلبیت ( علیهمالسّلام ) وجود دارد که باب این زمان باشد و با زبان مناسب نوشته شده باشد، یا نه ؟ البته بیشتر تصور من این است که ما به طور کامل نداریم. حالا شاید بعضی از گوشه و کنارها چیزهایی باشد. اگر هست، ما اینها را برای دانشجویان، برای جوانان به طور عام، برای روحانیون، برای عامهی مردم، برای کسانی که تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفتند، پخش و منتشر کنیم و در اختیار بگذاریم. هم در باب معرفی شخصیت اهلبیت ( ع ) باید