کتابها و نوشتهها منتشر شود و کار فرهنگی وسیعی انجام بگیرد، و هم در باب آراء و افکار و معارفی که در زمینهی مسائل اسلامی - یعنی در اصول اسلامی و در عقلیات اسلامی و سایر معارف - از آنها رسیده است.
ما از اهلبیت ( علیهمالسّلام ) چیزهای زیادی داریم؛ چیزهایی است که اگر امروز عرضه بشود، دنیا را واقعاً در مقابل خودش به اعجاب وا میدارد؛ مثل این نهجالبلاغه. روی نهجالبلاغه کار بشود، نکات مهمش برداشته بشود، تفکیک بشود، مطالبش تفسیر و حلاجی بشود، در روایات فحص بشود. اینقدر ما معارف عالیه داریم که امروز بشر محتاج آنهاست. اینها از زبان اهلبیت، به عنوان بیان اهلبیت و به عنوان اسلامی است که اهلبیت معرفی میکنند. پس، ترویج افکار اهلبیت هم یک نکته است.
مسألهی بعد، فقه اهلبیت است. فقه اهلبیت، از طرفی منشأً قابل بحث کردن است؛ یعنی ما در این بحث کنیم که اگر کسی بخواهد فقه صحیح اسلامی را به دست بیاورد، کدام راه اسلم و اتقن است، تا به این نتیجه برسیم که راه اهلبیت کدام است. این، یک فکر و یک ایده است؛ این ایده را بایستی در دنیای اسلام منتشر کرد. از طرف دیگر، متن فقه اهلبیت هم قابل بحث است. کتبی که امروز از ما در دنیای اهل تسنن منتشر شده، مثلاً کتاب « مختصرالنّافع » مرحوم محقق ( ۲ ) است، که یک جزوهی مختصر و بیاستدلال است. بعضی کتابهای مختصر دیگری هم منتشر شده است و من چون به خاطر ندارم، نمیتوانم عرض کنم. اجمالاً آنچه که من میدانم،