محدودیت است، شما چه دلیلی دارید که آنچه را نمیبینید بگوئید نیست ؟ وقتی حکم میکنید به هست یا به نیست باید با بینش خودتان به او رسیده باشید ! شما وقتی میگوئید هست باید ثابت بکنید که هست ! و وقتی میگوئید که نیست چگونه ثابت میکنید که نیست ؟ مادی هیچ دلیلی بر نبود عالم غیب ندارد. او میگوید من عالم غیب را نمیبینم و از آن خبر ندارم؛ آنوقت با این که میگوید من خبر ندارم، در عین حال بطور قاطع میگوید نیست !! اینجا اولین سؤالی که باید از او بشود این است که: تو وقتی خودت میگویی من از او خبر ندارم پس چگونه میگویی نیست ؟ و لذا در قرآن نسبت به مادّیون و ملحدین و دهریون، آن کسانی که ماورای جهان ماده را انکار میکنند این تعبیرات بکار رفته: « ان هم إلا یظنون »( 4 ): با گمان حرف میزنند. « و ان هم الا یخرصون »( 5 ) با هم سخن میگویند. مرز ادیان الهی و جهان بینیهای الهی همین جاست، که ماورای آنچه آدمی میبیند و حس میکند چیز دیگری و عالم دیگری هم وجود دارد، حالا چه چیزی آن عالم را برای انسان ثابت میکند ؟ برهان عقلی، و این نکته اصلی است. عقل وجود خدا را ثابت میکند، عقل پیام خدا و درس خدا و رهنمود خدا، یعنی وحی را به ما ثابت میکند. عقل وجود قیامت و بسیاری از چیزهایی را که عالم غیب هست ثابت میکند، که البته یک مقداری را عقل ثابت