بیانات سال1370


بسم الله الرحمن الرحیم در مورد تقوا: چون کلمه‌ی تقوا یک سخن تکرار شونده است و فرهنگ تقوا در جامعه خیلی تکرار میشود، من اصرار دارم شما آن نکته‌ی حرف مرا دریابید، و لذا مقصود را درست توجه کنید ! من گفتم تقوا را میتوانیم این‌طور معنی کنیم که شما بفهمید. اما واژه‌گزینی برای ترجمه یک معنی دیگر است.

تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید، یعنی برو در خانه‌ات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این یک جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند. بلکه میگوید در سینه‌ی قضایا و واقعیت‌ها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید. مثل راننده‌ای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد، مراقبت کردن و مواظب خود بودن. پس کلمه‌ی پرهیز در اینجا یک کلمه‌ای است درست، منتها چون پرهیزگاران در ترجمه‌ی متقین زیاد تکرار شده و در ذهن‌ها آن حساسیت لازم را به معنا برنمیانگیزد، من ترجیح دادم بگوئید پرهیزمندان البته پرهیزمندان را هم چون جا نیفتاده اصرار ندارم

«1»