خلاصهگیری میکنیم: عمومیش به این صورت است که در جاهایی باید مدیریتهای خاصی را به افرادی از جمع شماها داد. این کاملاً برای من حل شده و روشن است و باید این کار بشود؛ جاهایش را باید پیدا کنیم. در جاهایی هم بایستی سفارشهایی کرد و به دستگاههایی فشارهایی وارد آورد که این تصویب را اجرا کنند. در جاهایی هم باید پول در اختیار شماها گذاشت، تا شما خودتان بتوانید اجرا کنید. من فکر میکنم که همهی انواعش قابل تأمین باشد؛ لااقل تلاش کنیم که هر مقدارش شد، تأمین بشود. نکتهی دیگر این است که برای استقرار، نیاز به مکانی هست. بله، اینکه دیگر اوّلیترین کارهاست. بالاخره یک موجود مادّی احتیاج به حیّز دارد؛ بدون مکان که نمیشود. حالا یا باید مثلاً به ادارهی « سوره » بروید، یا به ادارهی « رشد »، یا فلانجا دور هم جمع شوید. بله، باید جای مناسبی باشد و شما در آن مستقر شوید. به نظرم میآید که این کار هم برای ما از کارهای دشوار نیست. یعنی مراکزی، خانههایی، بناهایی در اختیار بنیاد مستضعفان هست که میتوانند یکی از آنها را در اختیار شما بگذارند؛ این را دیگر آقای حجازی باید لطف کنند و انشاءاللَّه در فکرش باشند؛ جایی باشد که به تعداد مناسبی اتاق داشته باشد و نیاز شما را برطرف کند. و اما مسألهی بودجه. من در حدودی حرفی ندارم که هر مقداری که پشتیبانی از من برمیآید و مناسب با شؤون شماهاست، در این مورد ادای وظیفه بکنم. یعنی موافقم که از همین پولهایی که برای مصارف عمومی است و