بیانات سال1370


نظر دوم این است که نه، ما اینها را ردشان کنیم؛ برای خاطر این‌که اگر به این جوانه‌ها و نهالهایمان نرسیم، خشک میشوند؛ اینها باید پرورش پیدا کنند. این حرف درستی است؛ منتها من میگویم که ما با توجه به یک اصل، باید از ادبیات و از هنر قدیمیها استفاده کنیم؛ و آن عبارت است از اصالت دادن به این نسل انقلابىِ خودی ادبیات و هنر. اگر در جایی دیدیم اصطکاک پیدا شد، آن را حذف کنیم، این را نگهداریم. سرمایه‌گذاری و خرج پول را در آن حدی بکنیم که این جوان تازه‌رس بتواند مثل مدیر انقلابی یک کارخانه عمل کند. شما یک مهندس انقلابی را در رأس یک کارخانه میگذارید، که احتمالاً صد نفر کارگزار از قدیمیها هم در این کارخانه یا در این شرکت کار میکنند. ممکن است اینها آدمهای کارآمدی هم باشند، اما مدیر اوست. این‌طوری خوب است؛ یعنی استفاده کننده و منشأ و منبع قدرت و صاحب نظر و رأی، یک عنصر انقلابی باشد، و نوع کاری که با آن غریبه‌ها میشود، طوری باشد که این خودىِ انقلاب پژمرده نشود و از میدان خارج نگردد. رد کردن مطلق آن قدیمیها، هیچ مصلحت نیست؛ برای خاطر این‌که اگر رد کردیم، دو اشکال بزرگ به وجود می‌آید: اولاً آنها سرمایه‌هایی دارند که متعلق به ماست و ما از آن سرمایه‌ها محروم میمانیم. مثلاً فرض کنید همین هنرپیشه‌یی که دارد در این فیلم بازی میکند، درست است که در ده فیلم زمان طاغوت هم بازی کرده، اما

«15»