بیانات سال1370


پیشگاه خداوند متعال که یک ساحت والا و بالایی است، ‌ به سمت انسان که در مرتبه‌ی پائین و نازلی است فرود می‌آید. این یک اعتبار است و به یک اعتبار دیگر که دقیق‌تر است، از اعتبار اول: مفاهیم کلی در کلیت خودشان در حالی که به شکل حقیقت خودشان هستند در یک سطح دست نیافتنیاند و اگر بخواهند به مغزهای انسانها منتقل بشوند بایستی به سطح کلمات تنزل کنند سطح حقیقت از سطح کلمات والاتر و بالاتر است. مثلاً: مسئله‌ی وجود خدا، یا وحدانیت خدا که در قرآن مکرر ذکر شده یک حقیقت والایی است، اگر این حقیقت بخواهد به ذهن انسانها منتقل بشوند، محتاج این است که در قالب کلمات قرار بگیرد، یعنی تنزل کند به شکل کلمات و به شکل امواج صوتی که متکی بر دهان و زبان و حنجره‌ی انسانهاست در بیابید و این را میگویند نزول. معارف الهی از سطح الوهیت و ربوبیت خود که در حد نفس معارف و اصل معارف است، تنزل میکند به شکل الفاظ و کلمات در می‌آید و از دل پیغمبر بر زبان پیغمبر جاری میشود و از زبان پیغمبر در فضا پخش میشود و مستمعین آنرا میشنوند و قبل از آنکه به ذهن پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) بیاید، چون پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) در مرحله‌ی مادی است و یک بشر است برای اینکه به سطح پیغمبر برسد، باز از سطح ربوبی تنزل پیدامیکند ( این هم خودش یک تنزل است ) و از ساحت پروردگار این معرفت قرآنی فرود می‌آید تا میرسد به قلب پیغمبر، یعنی بر پیغمبر نازل میشود. پس وقتی معرفت قرآنی به شکل انسان فهم در‌می‌آید این تنزلی است

«9»