که به زنبور عسل فهمانده میشود آن نیست که به پیغمبر فهمانده میشد. دنبالهی خود این آیه میگوید: آنچه را که ما به زنبور عسل فهماندیم چیست ؟
« ان اتخذی من الجبال بیوتاً و من الشجر و مما یعرشون »( 15 ) برو در کوهها و درهها خانه درست کن، یعنی غریزهای که در او قرار داده شد وحی الهی است و این وحی را فقط به زنبور عسل نکردند، بلکه به گوسفند و مرغ خانگی و به کبوتر و به همهی موجوداتی که این غریزه را دارند هم شده است. پس آن غریزهای که به آنها داده شده، این هم نوعی وحی است. اما این غیر از ( وحی ) معارف الهی و اسماء الهی و صفات الهی است که به پیغمبر میشود. به قول امام رضوانالله علیه « نورالسموات »( 16 ) که در قرآن گفته شده: خدا نور آسمان و زمین است یعنی چه ؟ اینکه خدا نور آسمان و زمین است هرکسی یک چیزی در ذهنش از این نقش میبندد، اما حقیقت را چه کسی جز آنکه وحی بر او نازل شده است میفهمد ؟ این از آن چیزهایی است که پیغمبر میفهمد. البته این را پیغمبر میتواند با یک زبان و یک نحوی به ما بفهماند، اما آن حقیقت و منشرح شدهی او به شکل کامل برای ما انسانهای معمولی قابل استفاده نیست. ولذا این را که به زنبور عسل وحی نمیکنند. به زنبور عسل وحی میکنند برو خانه بساز او هم میرود میسازد. بنابراین آن وحی که ما گفتیم مخصوص انسانهای برگزیده است، وحی