جواب: این همان اشتباهی است که قبلاً جوابش را دادم در حقیقت این خود انسانها هستند که موجب میشوند خداوند بر دلهایشان مهر بزند. سؤال پانزدهم: در باب نزول گفته شد در جایی از قرآن در باب نزول بر جمادات لو بکار رفته است مثل: « لو انزلنا هذا القرآن »( 20 ) به معنای نشدنی، و چرا نشدن در کار است ؟ جواب: چون جمادات جان و روح و شعور ندارند تا بشود معارفی را به آنها داد. حتی حیوانات یک شعوری دارند، اما جمادات شعور هم ندارند و برای مثال: معارف الهی را چگونه میشود بر سنگ نازل کنند ؟ لذا لو امتناعیه بکار رفته یعنی چنین چیزی نشدنی است و در باب تسبیح اشیاء که قرآن میفرماید: « و ما من شیء الا یسبح بحمده »( 21 ) ما نمیدانیم آن تسبیح واقعاً چگونه است و بلکه اگر هم به فرض یک نوع شعوری باشد از این نوع شعوری که ماها میفهمیم نیست و چیزی نیست که او را قبول بکند تا معارف بر او نازل بشود. به هر حال اگر هم در این مورد شک داشته باشیم خود آیهی قرآن میگوید: « لو » و لو در حال امتناع میآید. سؤال شانزدهم: فرق بین حقیقت و واقعیت را بیان فرمائید ؟ جواب: در بینش اسلامی فرقی بین حق و واقع نیست. یعنی آن چیزی که به اصطلاح در واقعیت عالم و در متن حقیقی عالم وجود دارد همان حقیقت است، منتها در تعبیرات معمولی ما حق آن چیزی است که باید باشد و