اما سؤال چهارم اینست که: اصولاً چرا خداوند بر دلها و بر گوشها پرده میگذارد ؟ جوابش از آنچه که گفتیم: معلوم شد به خاطر سوء انتخاب غلطی است که خود ما میکنیم. آن کسی که انتخاب غلط میکند در شرایط درونی و خداداد خودش از آن کسی که انتخاب درست میکند هیچ کسری ندارد، یعنی شما نمیتوانید بگوئید این یک چیزی از آن یکی دیگر کسر داشت که این انتخاب غلط را کرد، تا بدینوسیله سلسلهی علل را بخدا نسبت بدهید. فرض بفرمائید یک نفری که دل بستگی دارد به یک چیزی، مثلاً ثروتمندی است که به ثروت خودش دلبسته، این در مقابل آن دعوتی که بالنهایه موجب میشود تا ثروت از دستش گرفته شود یک امتناعی دارد. حالا آیا ممکن است یک ثروتمندی هم باشد که این امتناع را نداشته باشد و بذل کند ؟ بلکه ممکن است، یعنی همان حرفی که تفکرات مادی سابق میگفتند خصلت طبقاتی غیر قابل تغییر است در حالی که حرف غلطی بود، و ما، در قرآن نمونهاش را داریم: زن فرعون از نظر خصلت طبقاتی زن یک پادشاه و در طبقهی پادشاهان بود و زن پادشاه از خود پادشاه هم راحتتر است، اما در عین حال به موسی ایمان آورد و از همهی آنچه که داشت صرف نظر کرد. پس این ارادهی شماست که در مقابل یک شهوتی و یک میل نفسانی آیا از خود خویشتنداری نشان بدهید یا نشان ندهید، که اگر نشان دادید نتیجه یک چیز خواهد شد و آثار و برکاتی خواهد داشت، و اگر