حاضر به فداکارى است؛ و چنین زنى عظمت میآفریند؛ همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند. اینها تعارف نیست؛ اگر زنها به انقلاب نپیوسته بودند، انقلاب پیروز نمیشد؛ جوانها از خانهها براى پیوستن به صفوف انقلاب بیرون نمیآمدند؛ مادرهایشان نمیگذاشتند؛ حدّاقل آنها را تشویق نمیکردند. اگر زنها دل در گرو انقلاب نداشتند، مردها اینجور آزادانه در صفوف انقلاب جانفشانى نمیکردند. نقش زن، هم بهطور مستقیم، هم بهطور غیر مستقیم در انقلاب یک نقش برجسته است و مجموعاً نقش اوّل است؛ در جنگ هم همینجور. بنده با خانوادههاى معظّم شهدا، دیدار و نشست و برخاست زیادى داشتهام. در کمتر خانوادهى شهیدى است که روحیهى مادر از روحیهى پدر بالاتر نباشد؛ اغلب خانوادهها، روحیهى مادر شهید از روحیهى پدر شهید بالاتر است. این یک چیز فوقالعاده است. این، نقش زنان مؤمن را در این انقلاب نشان میدهد؛ زنانى که ایستادند براى پیروزى انقلاب، براى پیشرفت مقاصد انقلاب و همه چیز را فدا کردند براى اهداف و آرمانهاى الهى و اسلامى خود. این نقشِ درست است براى زن. امّا آنچه الگوى غربى و اروپایى است، نقطهى مقابل این است؛ این دو با هم جمعشدنى نیست. در الگوى اروپایى زن، مسئله این نیست که آنها میخواهند زن عالم باشد امّا اسلام نمیخواهد زن عالم باشد، یا آنها میخواهند زن در مناصب اجتماعى و صحنهى اجتماعى باشد، اسلام نمیخواهد؛ قضیّه این نیست. اسلام