تصنع و دروغ و چیزهای بیهنرانه هست، که من الان نمونههایی از همین فیلمها و سریالهایی که متأسفانه تلویزیون خودمان هم نشان داده، یادم هست؛ یکی از آنها همان سریالی است که پارسال در ایام نوروز نشان میدادند - « میهمان » - چیزی که از اول تا آخرش هجو و چرند بود. با اینکه برخی از بازیگرانش خوب بودند، اما اصلاً هیچ چیز نداشت؛ یک چیز بیمضمون و بدمضمون و بیمزه و واقعاً چرند، که مخارج زیادی هم برایش صرف شده بود. این به خاطر آن است که پای بچههای انقلاب به اینجاها نرسیده بود. آنجایی که در سناریو یا در بازیگری، یک ذره به بچههای مذهبی وصل میشود، روحی پیدا میکند. این نشاندهندهی آن است که استعداد هنری در این بچههای ماست، نه در آن گذشتهها. طبیعی است که آنها تخطئه کنند؛ که حالا نمیخواهیم وارد این جزییات بشویم.
تحلیل شما ( 9 ) کاملاً درست است، و دردهایی هم که ذکر کردید، من همهاش را قبول میکنم که درست است. بعضی از آنها را خود من - همانطور که حدس میزنید - میدانستم، بعضی دیگر را هم که از زبان شماها میشنوم، آن را احساس میکنم؛ یعنی خودم را که جای شماها میگذارم، میبینم کاملاً همینطوری است که شماها احساس میکنید؛ منتها دو نکته را باید در نظر داشته باشید: