بیانات سال1370


شما آقایان بحمداللَّه مشغول و فعال و بانشاط هستید. امام واقعاً دنیا را عوض کرد. روی آوردن روحانیون به آموزش نظامی، هنر امام بود. این قدرت خدا بود که به دست آن بزرگوار این کارها انجام گرفت. امروز - همان‌طور که اشاره کردید ( 2 ) - آقای حاج شیخ علی پناه، یا آقای حاج شیخ جلال طاهر شمس، یا آقای مکارم و آقای آذری و آقای فاضل تفنگ به دستشان میگیرند و آموزش نظامی میبینند. این واقعاً همان « انّ‌اللَّه فی ایّام دهرکم نفحات »( 3 ) است. این چندساله جزو همان نفحات است. این فرصت الهی است که خدای متعال پیش آورده و کمک کرده، تا ما بتوانیم از آن استفاده کنیم. یک زمانی برخی از آقایان علما منبر نمیرفتند؛ چون آن را خلاف شأن خود میدانستند؛ میگفتند منبر رفتن دلیل بیسوادی است ! ولی حالا شما ملاحظه کنید، فردی مثل آقای جوادی، مرد ملای فاضل - معقولاً و منقولاً - مثلاً در پایان یک میتینگ منبر میرود، سخنرانی میکند و فریاد میکشد. ببینید الان با گذشته چه‌قدر فرق کرده است. من یکی از دفعاتی که سال 59 از اهواز به تهران میآمدم، چون لباس نظامی تنم بود، رویش قبا میپوشیدم. رسم ما هم این بود که از راه که میرسیدیم، مستقیم خدمت امام میرفتیم. عصر یک روز پنجشنبه که برای نماز جمعه به تهران آمده بودم، مستقیم خدمت ایشان رفتم و چیزی راجع به جبهه گفتم و آمدم. شاید بار اولی بود که از

«2»