فرهنگ ماست - بنیانگذاری کنیم. ما باید این را در همین دوران سازندگی هم به کار بگیریم. ما هرگز به داشتههای دیگران پشت نمیکنیم. هر کسی هرچه دارد؛ چه علم، چه امکانات، چه تکنولوژی و موجودی فنی او - وقتی که ناگزیر باشیم - اگر بتوانیم همهی آنها را در خدمت هدفهای خودمان قرار بدهیم، لحظهیی دریغ نخواهیم کرد. ما همهی اینها را بایستی وسیله و پلی برای جوشیدن استعداد سازندگی از درون کشور قرار بدهیم. هرجا که میتوانیم در داخل کشور تولید کنیم، بایستی این را بر استفادهی از مصنوعات خارجی ترجیح بدهیم. هر چیزی که در داخل کشور تولید میشود، برای ما مبارکتر از مشابه خارجی آن است؛ حتّی اندکی بهتر از آن که از دست دیگری و دروازهیی از دروازههای کشور وارد بشود.
استعدادها را باید پرورش بدهیم. همه کس - چه اهل علم، چه اهل تکنولوژی، چه اهل ابتکار، چه اهل مسائل فنی در هر سطحی - باید احساس بکنند که بار سازندگی کشور بر دوش آنهاست. ما خودمان باید کشور را بسازیم؛ کسی کشور را برای ما آنچنان که مورد نیاز ماست، نخواهد ساخت. ما خودمان هستیم که خانهی خودمان را برطبق نیازهای خودمان میسازیم. آنهایی که تاکنون در طول دهها سال، با چشم طمع به ما و به کشور و به منابع ما نگاه کردهاند و در این دوازده، سیزده سال اخیر، غالباً با چشم بغض به ما نگاه کردهاند، اینها اگر هم با ما در میدان سازندگی وارد بشوند، خانهی ما را آنگونه که با هدفهامان، با طبیعت کشورمان، با