بیانات سال 1370


تلویزیون خوانده میشود، همین‌طور است. ای بسا مطلبی که از لحاظ لفظ هم ایرادی ندارد، لیکن از لحاظ نسق و ترتیب طولی ایراد دارد.

ما در مشهد یک انجمن ادبی داشتیم که در منزل مرحوم نگارنده ( 2 ) تشکیل میشد. عبدالعلی نگارنده، سرگرد بازنشسته و پیرمرد خیلی نازنینی بود. چیزی که به او نمیآمد، این بود که یک روز سرگرد بوده باشد ! همیشه من تعجب میکردم و میگفتم شما که سرگرد بودی، چه‌کار میکردی ؟! مرد بسیار لطیفی بود. خانه‌ی او مرکز انجمن ادبی فردوسی بود، که من هم هر وقت از قم به مشهد میآمدم، حتماً در آن شرکت میکردم. یکی از کارهایی که آن‌جا انجام میگرفت، این بود که وقتی کسی غزلی یا قصیده‌یی میخواند، آن را ویراستاری طولی میکردند؛ یعنی میگفتند که جای این بیت این‌جا نیست؛ جایش قبل از این بیت قبلی است. این، نکته‌ی مهمی است.

در باب ویراستاری کتابها هم این کار هست. وقتی ویراستار نگاه میکند - آن ویراستار به معنای اعم که با مؤلف ارتباط دارد - میگوید این فصلی را که شما تنظیم کرده‌اید، جابه‌جاست؛ یعنی فصل دوم شما باید فصل سوم بشود؛ فصل پنجم شما باید فصل دوم بشود؛ این ویراستاری است. البته ویراستاری از این وسیعتر هم معنا میدهد. این‌که آیا ما این مطلب را اصلاً ارائه بکنیم یا نه، نیز خودش مرحله‌یی از ویراستاری علمی است.

«2»