بیانات سال1370


اینهاست، به شکل بسیار بدی مطرح میشود؛ و آن وقت این زبان قابل صدور نیست. ما باید بدانیم که وقتی این زبان از وطن خودش دور شد و به کشور بیگانه رفت، پاره‌یی شکستگیها در آن به وجود خواهد آمد؛ باید فکر آن را بکنیم، این‌جا مستحکم درستش بکنیم، که در آن‌جا اقلاً چیزی از آن باقی بماند.

الان شما زبان شعرایی که در هند زندگی کرده‌اند - حتّی نثر هندی را - ملاحظه کنید. پدر مرحوم میرحامد حسین هندی ( 6 ) - صاحب « عبقات »( 7 ) - کتابی ( 8 ) نوشته است، که در مقدمه‌ی آن کتاب، ناشر هندی شرحی در باب زبان فارسی در هند بیان میکند و میگوید این نثری که شما میبینید، نثر فارسی هند است؛ برای این‌که منِ فارسىِ ایرانی وقتی این را میخوانم، استعجاب نکنم ! این یک منطق است؛ اما منطق بسیار صوری و سطحی است. فارسی هند یعنی چه ؟! فارسی هند غلط است. حالا که به آن‌جا رفته و این شکلی شده، نباید گفت این فارسی هند است، بپذیرید ! هند که جزو خاستگاههای زبان فارسی نیست. باید نگاه کنند، ببینند فارسی ایران چیست، فارسی خراسان چیست، فارسی فارس چیست، تا از آن، فارسی را درست کنند؛ معیار این است.

وقتی زبان رنگ غربت گرفت، طبعاً یکمقدار خراب میشود. ما باید در این‌جا آن‌چنان بنیه‌ی زبان را قوی کنیم، که در آن‌جاها هم قابل استفاده باشد؛ و وقتی رفت و دچار آن شکستگیها شد، تبدیل به زبان دیگری نشود.

«6»