من معتقدم که در صدا و سیما، ویراستاری فقط به معنای پالودن زبان نیست، که ما بیاییم این زبان را پالایش کنیم و درست کنیم و در اختیار مردم بگذاریم - این بخشی از مسأله است - چیزهای دیگری هم وجود دارد؛ لیکن فعلاً آن چیزی که محل ابتلای ماست، همین بخش از قضیه است که متأسفانه زبان، زبان بیمار و ضعیف و نارسا و احیاناً قابل اشتباه است؛ چون وقتی که سخن درست ادا نشود، تفاهم غلط میشود؛ یعنی چیز بدی فهمیده میشود. یک نمونهی آن، این کلماتی است که ما از عربی گرفتهایم. حالا کلماتی که از زبانهای فرنگی گرفته شده، یک طور دیگر است؛ لیکن کلماتی که از عربی گرفته شده، چون سابقه دارد - یعنی از زمان مشروطه و قبل از مشروطه، تعبیرات تازهیی را از عربی گرفتند و وارد زبان ما کردند؛ چه زبان سیاسی، چه زبان غیرسیاسی - گاهی اینها غلط به کار میرود.
من همین امروز به مناسبتی داشتم فکر میکردم، که این تعبیر « غرور ملی » نظرم را جلب کرد. « غرور ملی » یعنی چه ؟ آن چیزی که در فارسی از این اصطلاح تفاهم میشود، چیست ؟ یعنی آن احساس عزت ملی؛ یعنی یک ملت به خود احساس اعتزاز و شرف کند. طبیعی است که کلمهی غرور این را نمیرساند. کسی که با زبان عربی آشناست و غَرَر در باب بیع را میخواند، و « غرّکم باللَّه الغرور »( 3 ) را میخواند، میداند که غرور یعنی فریفتگی جاهلانه؛ یعنی کسی که از روی جهالت فریفته بشود؛ لذا میگویند فلانی آدم مغروری است؛ این زشت