ممکن است ما با ذهن محدود خودمان، زمانی را که برای تحقق وعدهیی فرض کردهایم، انجام نگیرد؛ اما بالاخره انجام میگیرد. چه کسی تصور میکرد در این دنیایی که آلودهی به زهر کشندهی سیاست مغرضانهی ابرقدرتهاست، این سازمان مللی که یازده سال واضحترین حقایق را مکتوم نگهداشت - در حالی که از روز اول معلوم بود که چه اتفاقی افتاده است و دارد میافتد - در چنین وضعیتی، علیرغم خواست ابرقدرتها، و با وجود نارضایتی کسانی که هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی ایران میترسند، چنین اعتراف ( 5 ) صریح و محکوم کنندهیی علیه دشمنان ما صادر بشود ؟! این کار خدا بود؛ این همان نصرت غیبی است. انتظار نداشته باشیم که نصرت غیبی، همیشه به یک شکل ظاهر بشود؛ این هم یکی از انحاء نصرت غیبی الهی است. این نصرت، دنبالهی نصرتی است که شما به دین خدا میرسانید؛ « ان تنصروا اللَّه ینصرکم ».( 6 )
و جای امام خالی است؛ اگرچه آن حکیم بزرگ، با دیدهیی که حکمت آن را بینا کرده بود، خیلی چیزها را میدید، که امثال ماها نمیتوانستیم ببینیم. او بلاشک امروز را هم در آن آیینهی روشنِ دل حکیم و فرزانهی خود میدید. خیلی چیزهای دیگری هم هست که ما امروز نمیتوانیم ببینیم؛ شاید حدس هم نمیتوانیم بزنیم؛ اما هست و خواهد شد.