بیانات سال1370


کشورهای متلاشی شده و در این امپراتوریهای درهم فرو ریخته - یعنی بیاعتقادی به خدا - یکی از عوامل بوده است.

امروز شاید تصور غربیها یا لااقل تبلیغاتشان این است که اتحاد جماهیر شوروی به خاطر شکست تجربه‌ی سوسیالیسم به این نتیجه رسید که آن اقتصاد غلط بود؛ بعد از هفتاد سال فهمید که این اقتصاد درست است؛ یعنی فروپاشی نظام سوسیالیسم را به پای یک تجربه‌ی دیگر، یا تجربه‌یی برای بیان استحکام مبنای جوامع سرمایه‌داری به حساب آوردن ! این غلط است؛ به‌هیچ‌وجه این محاسبه درست نیست؛ اصلاً ربطی به این قضیه ندارد؛ مسأله بایستی جای دیگر علت‌یابی و علت‌جویی بشود؛ مسأله‌ی دشمنی با دین و بریده شدن از ایمان معنوی است. در هرجا و به هر اندازه که این عامل منفی وجود داشته باشد، به همان اندازه تلاشی و نابودی منتظرش است. البته عرض کردم، نباید تصور کرد که فردا باید اتفاق بیفتد. آن کشورهایی هم که به شکل دیگری - اگرچه نه با آن نمودارها و نمادها - با دین مقابله میکنند، باید منتظر چنین وضعی باشند. این قرن - آن‌طور که به چشم میخورد - ان‌شاءاللَّه قرن گرایش عمومی بشریت به سمت معنویت و به سمت دین است.

به‌هرحال، آنچه که ما داریم، به برکت اسلام داریم. به وجود آمدن انقلاب، به برکت اسلام بود. اگر ایمان اسلامی و عمق این ایمان در دلها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقی که همه از گذشته‌های این کشور - بخصوص در

«4»