بیانات سال1370


ایشان اسم آوردم - و چه علمای دیگر، و چه خانواده‌های علمی معروفی که در این‌جا بوده‌اند و کتابهایی در فقه و حدیث و دیگر دروس تألیف کرده‌اند. از وضع دینی مردم هم میشود این را فهمید. اگر در شهری شجره‌ی علم دین، مستحکم و بارور و سایه‌افکن نباشد، روح دینی در مردم آن منطقه رشد نمیکند و دشمن زمینه‌یی برای نفوذ پیدا میکند. چون مردم این شهر و این استان متدین و انقلابیند و در خدمت هدفهای دینی قرار دارند، پس میشود بروشنی فهمید که تربیت عالم دین و نشر دانش دین و انجام تبلیغ دین در این استان، علیوجهه صورت گرفته است. من این را به شما تبریک میگویم؛ این حالت را مغتنم بشمارید و آن را تقویت کنید و هر کسی از روحانیون در هر مرکزی که پُست و جای اوست، همه‌ی وجود و همه‌ی همت خود را بر تبیین دین و تربیت دینی مردم بگذارد؛ البته « فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ».( 3 ) این، آن مطلبی است که ابتدائاً لازم بود به مناسبت برداشت خودم از قضایای این استان عرض بکنم. برادران عزیز و آقایان علمای محترم ! این لباس ما و شأن ما، همیشه دارای مسؤولیت بوده است. نه این‌که ما فرض کنیم زمانی را میشود پیدا کرد که در آن، عالم دینی از مسؤولیتهای خطیری که فوق مسؤولیتهای مردم معمولی بوده، فارغ بوده؛ نه، همیشه این‌طور بوده است. این به خاطر طبیعت علم است که « صنفان من امّتی اذا

«2»