حقیقتاً این است. اگرچه ما جنگ را از نزدیک دیدیم، اما - به قول شهریار - به تاریکی دیدیم و آن را درست نشناختیم. ( ۲ ) این هشت سال، تجربهی عجیبی بود.
این نوشتههایی که راجع به رزمندگان و جنگ منتشر میشود - که غالباً هم همین حوزهی هنری چاپ و منتشر میکند و انصافاً چیزهای بسیار باارزش و خوبی هم است - هرچه به دستم میرسد، میخوانم. با اینکه ما این همه از نزدیک و از دور، به وسیلهی گزارشها و از طریق خبرهای شخصی و فردی، در جریان مسائل اینها بودیم و چهقدر از اینها را من خودم دیده بودم، درعینحال الان که میخوانم، میبینم نخیر، ما هرگز نمیتوانستیم آن ابعاد و آن هفت توی حوادث را از دور ببینیم؛ حالا که انسان میخواند، میفهمد که چه دنیای عجیبی بود. بههرحال دروازهی عظیمی بود که الان به روی ما بسته شده است.
ما باید آن مجموعه را همچنان که هست، مثل آثار ساختمانی جنگ - که امام فرمودند اینها را حفظ کنید - حفظ کنیم؛ این اهمیتش از آنها خیلی بیشتر است. ما تا آنجا که میتوانیم، باید آثار جنگ را کشف و حفظ کنیم؛ که حالا شما دارید این کار بزرگ را انجام میدهید. تاریخ نمیتواند اینها را بیان کند. در تاریخ خواهند گفت هشت سال جنگ شد - دیگر بیشتر از اینکه نمیشود بگویند - عملیاتها را یکی یکی خواهند گفت؛ در فلان تاریخ، عملیات فتحالمبین شد؛ در فلان تاریخ، فلان عملیات شد؛ اینقدر نیرو شرکت داشت؛ پیروزی به