شما کار هم دارید، بیرون هم هستید، جراحیتان را هم میکنید، مریضتان را هم میبینید، فلان کار علمی را هم میکنید، فلان طرح را هم مینویسید، فلان درس را هم در دانشگاه میدهید - همهی اینها به جای خود محفوظ - اما بایستی سهم « خانه » را هم در نظر داشته باشید. البته سهم خانه، مثل همهی چیزهای دیگر، میتواند کمیتش فدای کیفیتش بشود؛ یعنی از کمیت کاستن. حضور بیستوچهارساعتهی زن در خانه، یک معنا دارد؛ ولی وقتی از آن بیستوچهار ساعت کم کردید، اما کیفیتش را بالا بردید، آن وقت یک معنای دیگری خواهد داشت. اگر دیدید آن کارتان به این قضیه ضربه میزند، باید برایش فکری بکنید. این، مهم و اساسی است؛ مگر در موارد اضطراری. در همهی چیزها ضرورتی وجود دارد که خارج از حد قاعده است. من قاعده را دارم میگویم؛ به استثناها کاری ندارم.
شنیدم که زمزمه و صحبت این هست که انشاءاللَّه دانشگاهی مخصوص زنان به وجود بیاید؛ یعنی استاد و مدیر و دانشجو و حتّی کادر اداری هم همه زن باشند؛ بخصوص در دانشگاههای پزشکی. این، فکر بسیار خوبی است. من همینطور که با یک نظر دورادور نگاه میکنم، بدون اینکه درست جوانب قضیه را رسیده باشم - چون فرصت این کار را نداشتهام - میبینیم که اجمالاً این کار با آن هدفهای کلی و ارزشی حرکت زن در جامعهی ما کاملاً متناسب و خیلی خوب است. امیدوارم که انشاءاللَّه موفق و مؤید باشید.