بیانات سال1370


باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند ؟ ما هم باید در همه‌ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعه‌ی بزرگ زمان خود ایستاد ؟ ما هم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود « لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله »،( 9 ) از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم. مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره‌ی دهر درباره‌ی او و شوهر و فرزندانش نازل شد ؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ « و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه ».( 10 ) ما هم باید همین کارها را بکنیم. این نمیشود که ما دم از محبت فاطمه‌ی زهرا ( سلام‌الله‌علیها ) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین ( علیهماالسّلام ) و پدر بزرگوارشان ( علیه‌السّلام ) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز ! ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم ! این روایاتی که در « کافی » شریف و بعضی از کتب دیگر در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی

«4»