شیعه بایستی آنطوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم. ما و از ما بزرگترها کجا، آن آستان بلند کجا ؟ معلوم است که ما حتّی به حدود دوردست او هم نمیرسیم؛ اما باید تشبه کنیم. نمیشود در نقطهی مقابل زندگی اهلبیت حرکت کنیم، ولی ادعا کنیم که ما جزو موالیان اهلبیتیم ! چنین چیزی ممکن است ؟ فرض بفرمایید کسی در زمان امام بزرگوار ما، از دشمنان این ملت - که امام دایم علیه آنها حرف میزد - تبعیت میکرد؛ آیا او میتوانست بگوید من تابع امامم ؟! اگر چنین چیزی از زبان کسی صادر میشد، آیا شماها نمیخندیدید ؟! همین قضیه در باب اهلبیت ( علیهمالسّلام ) هم هست. ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیهی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود ؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود ؟ مگر میشود که روزبهروز تشریفات و تجملگرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریهی دخترانمان را زیادتر نماییم ؟! اوایل که گاهی بعضیها مهریهی عقد را یک خرده گران قرار میدادند، ما شوخی میکردیم و میگفتیم شما که میخواهید مثلاً فلان قدر سکه قرار بدهید، پس یکباره بگویید 72 سکه ! اما حالا میبینیم که تعیین مهریههای گرانقیمت، واقعی شده است ! واقعاً چه خبر است ؟ شما که پدر آن دختر هستید، آیا میتوانید ادعا کنید که پیرو