غضب نباشد، نباید او را بیاورند در اینجاها زندگی بکند؛ آدمهای مغضوب را باید به اینجاها بیاورند. جایی که دستگاهی مغضوبین خودش را به آنجا بفرستد، طبیعت آن دستگاه نسبت به آنجا چگونه باید باشد ؟ معلوم است؛ طبیعت بیبرکتِ بیلطف باید باشد. در اینطور جاهایی، اصلاً بنا را بر این گذاشته بودند.
جمهوری اسلامی آن هندسهی معیوب را ندارد؛ بعکس، یک نوع حالت مرکزگریزی و دور از مرکزگرایی در طبیعت جمهوری اسلامی هست. ممکن است بهطور قهری در مواردی از این طبیعت تخلف بشود؛ اما طبیعت دستگاه و برنامهریزی دستگاه، همان است. هنوز از پیروزی انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام بزرگوار به بنده مأموریتی دادند و من را به بلوچستان فرستادند و گفتند چون شما نسبت به مسائل بلوچستان سابقه دارید، به آنجا بروید و به وضع محرومیت آن منطقه برسید؛ این اولین نشانهی یک حرکت بود؛ در حالی که امام به بلوچستان نرفته بودند ! این حالتی است که از طبیعت دستگاه میجوشد.
شما سراغ جاهای محروم بروید. الان دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری وجود دارد، که همین آقای بشارتی عزیزمان مسؤول این کار هستند و من به خاطر این قضیه، به ایشان خیلی علاقه دارم. بودجهی این دفتر، جدای از بودجهها و برنامهریزیهای طبیعی کشور است. آری:
مرد بیبرگ و نوا را به حقارت مشمار