این درخت، به طور طبیعی سرپاست؛ امروز دنیا این را فهمیده است. نظام جمهوری اسلامی، نظامی که حالا صبر کنیم تا فلان حادثه اتفاق بیفتد، پس برگهایش بپژمرد، نیست. یک روز میگفتند بلکه بتوانیم با جنگ این نظام را از بین ببریم، یک روز میگفتند بلکه بتوانیم با رحلت امام بزرگوار نظام را تغییر شکل بدهیم، یک روز میگفتند بلکه بتوانیم با ایجاد اختلافات داخلی نظام را نابود بکنیم؛ اما فهمیدند که دیگر کاری نمیشود کرد؛ این نظام را به عنوان یک واقعیت باید پذیرفت؛ البته توطئهی درازمدت هم دارند میکنند. پس، این مسأله در دنیا تمام شده است؛ یعنی فهمانده شده است که این نظام، یک واقعیت است. آنهایی که دشمن ما هستند، عاقلترها و واقعبینترهاشان باید این را تحمل و قبول کنند؛ چه بخواهند، چه نخواهند؛ چشمشان چهار تا، دندشان هم نرم، باید قبولش بکند؛ چارهیی هم ندارند. آنهایی که بیتفاوتند، نه؛ آنهایی که دوستند، خوشحالند.
ما در داخل چه مسؤولیتی داریم که آن ویرانگری بیمنتهایی که عرض کردم، از سوی ما نتراود ؟ هر کدام از ما مسؤولیتی داریم. برادران شاغل در دستگاههای اجرایی - منظور من فقط قوهی مجریه نیست؛ دستگاههایی که اجرا دارند؛ یعنی قوهی مجریه، قوهی قضاییه، نیروهای مسلح، و کلاً کسانی که اجرای کاری به عهدهی آنهاست - باید سر پُست خودشان، بیدار و هوشیار و دارای احساس مسؤولیت باشند. فقط خودتان را هم نمیگویم؛ « قوا