بیانات سال1370


وسوسه‌ها غلبه دارد، در آنها نباشد، کارایی نخواهند داشت. آن احساس چیست ؟ بعضیها از میهن‌دوستی، از احساسات ناسیونالیستی، یا احساسات تشکیلاتی و سازمانی استفاده میکنند؛ لیکن واضح شده است که همه‌ی اینها در جاهایی لنگ میمانند. آن احساسی که همه جا بُرّایی خودش را دارد، احساس دینی و احساس حضور در مقابل پروردگار عالم است. هرجا هستیم؛ چه در مرکز این تشکیلات در تهران و در فلان اتاق باشیم، چه در فلان پاسگاه دورافتاده‌ی گوشه‌ی کشور در معرض تهاجمها باشیم، این احساس حضور الهی لازم است، تا انسان کارایی و احساس قدرت پیدا کند و احساس خستگی نکند.

از این‌جا کار برادران عقیدتی، سیاسی روشن میشود. همه‌ی تلاشهای عقیدتی، سیاسی مقدمه است، برای این‌که این احساس حضور در پیشگاه الهی و این روح دیانت در یکایک افراد به‌وجود بیاید؛ یعنی جهتگیری این است. ما باید درسها و تلاشهای فرهنگی و کلاسها و گزینشها را - این چیزهایی که غالباً در مجموعه‌ی کارها میگنجد - با این معیار بسنجیم و ببینیم که آیا این افراد را به خدا نزدیک میکند؛ آیا این احساس حضور را در دل آنها زنده میکند، یا نمیکند ؟ اگر کرد، خوب است؛ والّا فلا.

البته آقایان روحانیون عزیز ما میدانند و باید دایماً توجه داشته باشند که عمل، بیش از زبان کارایی دارد. بهترین گویندگان و شیرین‌زبان‌ترین معلمان و واعظان و بیان‌کنندگان، اگر عملشان بلنگد، همه‌ی این

«3»