که خیلی خوب و برجستهاند و من آنها را خیلی دوست میدارم و صداهایشان را میپسندم؛ لیکن همینطور فقط میگوییم احسنتم، بارکاللَّه، خوب میخوانی ! تشویق ما همین است.
بعضی از این جوانان، وقتشان دارد دیر میشود. حالا این آقای پرهیزگار که الحمدللَّه حافظ قرآن است؛ لیکن بعضی از آقایان هستند که سنهایشان دارد بالا میرود و وقتشان دیر میشود. من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگی شروع بشود؛ یعنی حدوداً از دوازده سالگی، سیزده سالگی؛ « التّعلّم فی الصّغر کالنّقش فی الحجر ».( 6 ) اگر انشاءاللَّه آقای مقدم ( 7 ) همت بکنند و آن طریقه را راه بیندازند، فکری کردهایم که انشاءاللَّه بچهها تشویق بشوند و بتدریج ذرهذره حفظ کنند.
ما در سالهای قدیم، دورهی بیقرآنی را در این مملکت گذراندیم؛ قرآن بتدریج داشت از همه جای کشور جمع میشد. در گذشتههای دور، مکتبخانهیی بود که بچهها قرآن را در آنجا یاد میگرفتند؛ لیکن در دوران پهلوی اینها را بکلی از بین برده بودند؛ این مدارس رسمی هم که مطلقاً چنین چیزی نداشت. البته فقط تعدادی از این جلسات و دورههای قرآن فعالیت داشتند و بعضی از افراد در گوشه و کنار کشور - تهران، مشهد، اصفهان و سایر جاها - مشغول بودند؛ اما هیچ چیز نبود؛ هرچه شده، از انقلاب به این طرف است؛ درعینحال ما احساس میکنیم که از کاروان فراگیری و انس با قرآن عقب هستیم.