من تصور نمیکنم هیچ دولتی در دنیا بتواند هدف خودش را از ادارهی رسانههای جمعی، فقط این قرار بدهد. بله، بعضی از شرکتها و فرستندههای خصوصی و یا حتّی شرکتهای بزرگ در امریکا و جاهای دیگر هستند که با کابل به خانههای مردم مرتبطند و قصدشان این است که مشتری جمع کنند و عدهیی بتوانند در وقت فراغت از اینها استفاده کنند؛ اما یک دولت نمیتواند فکرش این باشد. حتّی اگر فرض کنیم که بیشترین محتوای رادیو و تلویزیونی را سرگرمیها تشکیل بدهد، باید در پشت این سرگرمیها سیاست او را جستجو کرد؛ معلوم میشود سیاستش این است که مردم را سرگرم کند. بنابراین، یک دولت از ایجاد این کانال و این تجهیزات و تشکیلات در سرتاسر کشور هدفی دارد؛ هدف ما چیست ؟ ما میخواهیم چه بکنیم ؟ البته ممکن است اهداف فرعی وجود داشته باشد؛ اما هدف اصلی ما سازندگی مردم به شکلی است که اسلام و انقلاب میخواهند؛ به طور خلاصه و کوتاه، هدف این است. آن چیزی که من به عنوان یک مسؤول در جمهوری اسلامی دانستم، این است.
من با آن کسی که با تفکر اسلامی میانهیی ندارد، هیچ رودربایستی ندارم. شماها را نمیگویم؛ شما بچهمسلمانهای خودمان هستید و دارید مثل من تلاش میکنید؛ لیکن آن مخاطبی که فرضاً باور اسلامی در قلب او نیست و او این را نمیخواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمیدارد، ما با او هیچ رودربایستی نداریم؛ نمیپسندد، نپسندد؛ خوشحال نمیشود، نشود؛ تلویزیون را میبندد، در نهایت ببندد. البته باید