یک مسألهی دیگر این است که در تاریخ تحریف صورت گرفته، یا به تعبیر درستتر باید گفت که از تاریخ سوء استفاده شده است. حوادث عالم، واقع شده است. آنچه را که واقع شده است، نمیشود عوض کرد؛ اما در جهت استفادههای گوناگون - که حالا این استفادهها هم طیف عظیم و وسیعی را درست میکند - آمدند بخشی از این واقعیتها را حذف کردند و نگذاشتند به گوش کسی برسد؛ بخشی را رنگ و لعاب دادند و یک خرده پُررنگ کردند؛ بخشی را اصلاً خلق کردند که وجود نداشته است؛ که البته شما نمونههایش را در تاریخ اسلام خودمان سراغ دارید و موارد زیادی را میدانید؛ در تاریخ جهان هم هست، در تاریخ امروز هم هست. مثلاً وقتی در باب تعصبات مذهبی صحبت میشود، چند درصد از مردم ایران، بلکه چند درصد از مردم خود اروپا خبر دارند که یک روز بر اساس تعصبات مذهبی، کشتار خونینی - که به کشتار « سنبارتلمی »( ۸ ) معروف است - در شهر پاریس انجام گرفت و هزاران نفر را در یک شب کشتند ؟ این یک حادثهی مذهبی است؛ یعنی جنگ بین پروتستانها و کاتولیکها بوده است. در آن زمان حکام فرانسه کاتولیک بودند؛ اما شازدهیی از خودشان - که از سلسلهی « والوا » بود - اتفاقاً پروتستان شده بود. ملکهی فرانسه - یعنی « کاترین دومدیسی »( ۹ ) - با صدراعظمش که یک کشیش بود و کاردینال « ریشلیو »( ۱۰ ) نام داشت، نشستند تصمیمگیری کردند و یک شب تا صبح هزاران نفر را در شهر