نظرات خوارزمی ( ۱۴ ) در ریاضیات، یا نظرات ابنسینا ( ۱۵ ) در طب، نظرات منسوخشدهیی نیست؛ نظراتی است که بر اساس آنها نظراتی آمده، لیکن نسخ نشده است؛ نظرات باطلشدهیی نیست؛ نظرات صحیحی است که البته تکمیل شده است. همهی اینها از کجا ناشی شدند ؟ از دین اسلام ناشی شدند؛ یعنی آن عامل اصلی که توانست مسلمین را به این اوج علمی برساند، دین اسلام بود.
شما میدانید که در اروپا - در همان قرونی که اشاره شد - ضدیت با دین بود. البته تا برههیی از زمان، به خاطر آن دین کذایی، ضدیت با علم بود. حتّی در اروپا هم اولین مشعلداران علم، افراد دینیاند. خود این « راجربیکن »( ۱۶ ) معروف - که فرانسویها به او « رژه بیکن » میگویند - کشیش است؛ آن هم کشیشِ فرانسیسکن ( ۱۷ ) است. نمیدانم شما با احوالاتشان آشنا هستید یا نه. اینها گروه کشیشىِ بسیار زهدگرایی هستند که خود را تابع « سن فرانسیس »( ۱۸ ) میدانند؛ همان « سن فرانسیس » معروفِ قدیس، که این « سانفرانسیسکو » ی امریکا هم به اسم اوست. اینها اسماء مقدس را روی شهرها میگذاشتند. این « سنفرانسیس » معروف، قدیسی بود که دستگاههای پاپ آن وقت، به خاطر افشاگری این شخص نسبت به تجملات دستگاه پاپ، دشمن خونیش بودند. او معارض دستگاه پاپ و معارض آن جاه و جلالها و آن ثروتها و آن زراندوزیها بود؛ طرفدار زهد بود. اگر بخواهیم مشابه « راجربیکن » را در میان نحلههای اسلامی بیابیم، باید مثلاً او را در زمرهی تصوف