بیانات سال1370


روح علمی آثار متعددی در انسانها دارد؛ یکی همین است که انسان سعی میکند علم را بیاموزد. وقتی کسی روح علمی پیدا کرد، خواهد فهمید که در این حیات و در این آفرینش، قوانین و ترتیب و نظمی هست، که اگر ما آن نظم و ترتیب را پیدا بکنیم، کار زندگی خود و مجموعه‌مان بهتر پیش خواهد رفت. باید گرایش پیدا کنیم که این روح علمی را بیابیم و رواج دهیم. البته ممکن است در سطوح خیلی ابتدایی، اصلاً حتّی این تصور هم نگنجد، اما اجمالاً شخص گرایشی پیدا کند؛ مثلاً بفهمد که میتواند به وسیله‌ی نوشتن، از راه دور با شما صحبت کند و در نتیجه به سوادآموزی تشویق بشود. هرچه ما پیشتر برویم، این گرایش به روح علمی، آثار مثبت‌تر و عمیقتری را در جامعه میگذارد.

پس، یکی از آثار این روح علمی در جامعه این است که هر کس مشتاق خواهد شد علم را بیاموزد و از بیعلمی فرار کند. مثلاً فرض کنید شخص کشاورزی است، میداند که اگر از سم و کود و روش علمی برای کشاورزیش استفاده کند، امسال به جای سه تن، چهار تن گندم برداشت خواهد کرد. یک نفر هست که اصلاً اعتقاد به این ندارد که در این‌جا علمی وجود دارد، روشی وجود دارد، قانونی وجود دارد، که اگر ما این قانون را بشناسیم، خوب عمل میکنیم. فرق است بین این کسی که معتقد است قانونی هست و این قانون به نفعش است و گرایش

«8»