بیانات سال 72


آنان شود. در مصاحبه‌ای که چندی پیش، تلویزیون با بعضی از جوانها کرده بود، پرسیده بودند: « آیا شما کتاب میخوانید ؟» متأسفانه اغلب جوابها منفی بود. برخی کتاب را اصلاً جزو ضروریات زندگی نمیدانند. خوب؛ چطور شما اگر در جایی نشسته باشید و بغل دستتان اتاقی باشد و در آن‌جا رویدادی بگذرد و یا خبر تازه‌ای باشد، طاقت نمیآورید بنشینید و برمیخیزید ببینید در آن اتاق چه میگذرد ! به‌هرحال اطراف ما را خبرهای تازه، پر کرده است. آن‌قدر معلومات و آن‌قدر معارف در همه‌ی زمینه‌ها وجود دارد. پس، چطور حاضر نیستیم سرک بکشیم و نگاهی بیندازیم و ببینیم چه خبر است !؟ اگر بخواهیم بدانیم که در دنیای معارف چه میگذرد، راهش این است که کتاب بخوانیم. هر کس کتاب بخواند، به بخشی از معارف موجود عالم دست خواهد یافت و از خبرهایی که در دنیا هست از خبرهایی که بوده است و حتی از آنچه که در همه‌ی زمینه‌ها خواهد بود مطّلع خواهد شد. لذا، کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند. مثلاً وقتی میخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست؛ روز جمعه‌ای هست که تفریح میکنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیلند حتماً کتاب بخوانند. یعنی کتابهایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند

«5»