قضایى نیز همینطورند. مسؤولین نظامى و انتظامى نیز همینطورند. امروز، بحمدالله وضعِ دیگرى است و این از برکات نظام اسلامى است. این را باید تقویت کرد. این را باید حفظ کرد. آنچه را که خاصیت اسلام و نظام اسلامى و قرآنى و افتخار نظام ماست که آن ارتباط با خدا و احساس وظیفه در کار است باید حفظ کرد. کار را بر اساس وظیفه باید انجام داد. خداى ناکرده در دوستیها و دشمنیها انگیزههاى مادّى نباشد. انتقامگیرى از آنکه « با ما موافق نبوده است » نباشد. همراهى و تبعیض نسبت به آن کسى که در رأىگیرى و انتخابات به ما کمک کرده است نباشد. ملاحظهى جَوسازیها در تصمیمگیرى براى قانون و بقیهى چیزها نباشد. آنچه که وظیفهى شماست، وظیفهى بسیار بزرگى است و آن در درجهى اوّل، قانونگذارى و بعد هم انتخاب مسؤولین کشور و نظارت بر کار آنهاست. اینها چیزهاىِ کوچکى نیست. اینجا اگر اندکى ملاحظه و رودربایستى و حبّ و بغض و آنچه که در عرف گفته مىشود « بده و بستان » وجود داشته باشد، واویلاست ! کارِ مردم زار خواهد شد. این چیزها، نباید باشد. اگر فلان کس به ما در انتخابات کمک کرده؛ اگر فلان گروه به ما کمک کرده و حال داعیهاى دارد و آن داعیه ناحق است، العیاذ بالله که ما به آنها کمک کنیم ! چنین چیزى نباید باشد.