مهمترین وظایف، اینهاست. باید به فکر مردم بود. نمایندهى مجلس، دائماً باید خود را نمایندهى مردم بداند؛ درست مثل یک وکیل. کسى را که براى یک معامله، براى یک کار و براى یک قرارداد وکیل کردهاند، جز در مسائل شخصى و خصوصى خود، در همهى کارهایش دائم به این فکر است که موکّل چه مىخواهد و به آن عمل مىکند. در ذهن نمایندهى عزیز مجلس، دائم باید این باشد که نمایندهى مردم است. اصلاً حیثیّت او حیثیّت وکالت است. وکیل مردمى است با آن همه فداکارى، با آن ایمان، با آن درک بالا و شعور وافر در مسائل گوناگون جهانى و سیاسى. وکیل مردمى است که در میان آنها، انسانهاى بامعرفت و انسانهاى عالم و آگاه و دانشمند وجود دارند. وکیل مردمى است که در میان آنها، افراد مستضعف زیادى هستند؛ نیازمندیهاى فراوانى وجود دارد؛ نیازمندان زیادى وجود دارند. این اشتغال و این فکر، یک لحظه نباید ذهن نمایندهى مجلس را رها کند. دائم باید به فکر باشید که « الان وظیفهى من چیست ؟» اساس وظیفهى شما در این چهارسال، همین نمایندگىِ مجلس است. حضور در مجلس چه در جلسات عمومى، چه در کمسیونها و چه آنوقتى که در منزل خودتان یا در یک مرکز تحقیقاتى براى آن لایحه تحقیق و مطالعه مىکنید اساسِ وظیفهى شماست. باید دربارهى آن چیزى که در مجلس مىخواهید در موردش « آرى » یا « نه »