بیانات سال 72


بزرگوار ایجاد کردند، و به برکت قوام و شوکت و عزّتی است که جمهوری اسلامی، بحمدالله، در دنیا دارد و مشوّق ملتها و قشرهای مسلمان، در همه‌ی دنیاست. لکن این هم یکی از سنّتهای الهی است که افرادِ بشر باید وظیفه‌ی خود را بشناسند و به آن عمل کنند و در جهت آن حرکت نمایند. آن چیزی که روح و اساس مطلب است، این است که مبارزه‌ی دستگاههای استکباری و قدرتهای زورگوی عالم با کشورهای اسلامی، اگرچه دارای هدفهای اقتصادی یا سیاسی است، اما در حقیقتِ امر، یک مبارزه‌ی فرهنگی است. یعنی دستهای استعمار، از زمانی که استعمار اروپایی و امروز دستهای پلید استکبار جهانی وارد کشورهای اسلامی شده است، سعی می‌کنند مسلمانان را از اعتقاد و دین و معرفتِ اسلامیِ خودشان جدا سازند، و اسلام را در نظر مردم، یک چیز نسخ شده و قدیمی وانمود کنند. لذا شما می‌بینید که امروز بلندگوهای استکبار، وقتی می‌خواهند علیه مسلمانان به پا خاسته و بخصوص علیه جمهوری اسلامی، تبلیغاتی کنند، عنوان « بنیادگرایی » روی آنها می‌گذارند. و عجیب این است که، دنباله‌روان و مزدوران آنها یعنی بعضی از سران کشورهای اسلامی نیز همین تعبیر را به کار می‌برند: « بنیادگرایی »! بنیادگرایی اشاره به همین مطلب دارد. یعنی این‌که مسلمانان از ظواهر و مراسم و تشریفات اسلامی عبور کنند و به بنیادها و پایه‌ها و اصول اسلام برسند. مثل اصل توحید، اصل حاکمیت دین و اصل حکومتِ قوانین الهی بر مردم. به‌شدت از اینها عصبانی و

«2»