بیانات سال 72


شما ببینید امروز با سرنوشت ملتهای مسلمانْ چگونه بازی می‌کنند ! مسأله‌ی فلسطین یک مسأله‌ی روشن اسلامی و بشری است. مسأله‌ی فلسطین، کهنگی‌بردار نیست. یک غاصب اگر چیزی را غصب کند، صد سال هم طول بکشد، باز غاصب است و باز صاحب حق، صاحب حقّ است و باید حق به او برگردد. این‌که چهل سال، پنجاه سال ازقضیه‌ی فلسطین و غصب آن می‌گذرد، موجب نمی‌شود که مسأله‌ی فلسطین کهنه شود و برای مسلمانان از حسّاسیت بیفتد. متأسفانه امروز کاری کرده‌اند که قُبح فروشِ فلسطین و سخن گفتن از سازش را از چشم مسلمانان برده‌اند. چرا باید این طور شود ؟ چرا باید رؤسای کشورهای اسلامی جرأت کنند در مقابل افکارِ عمومیِ ملتهای خودشان بایستند و صریحاً صحبت از این بکنند که باید با دشمنِ غاصب و صهیونیست آشتی کرد !؟ کدام آشتی !؟ کدام سازش !؟ در قضیه‌ی فلسطین، سازشِ صحیح و گفتگو و مذاکره‌ی صحیح، آن سازش و مذاکره‌ای است که به خروج صهیونیستها از فلسطین منتهی شود. هر مذاکره‌ای که به این‌جا بخواهد برسد مذاکره درستی است؛ بروند مذاکره کنند. اما اگر بخواهند مذاکره کنند و نتیجه‌اش این باشد که غاصب بر سرزمینِ اسلامیِ فلسطین مسلّط بماند و صاحبان حق، یعنی ملت فلسطین، محروم بمانند و مورد فشار باشند، این مذاکره، مذاکره‌ای غلط، خلافِ اسلام، خلافِ احکام الهی و خلافِ طبیعتِ صحیح بشری است. کدام انصاف و عقل و عدل و فهمِ صحیحِ انسانی اجازه می‌دهد که بروند به غاصبِ خانه، دو دستی خانه را تقدیم کنند

«5»