بیانات سال 72


متوجّه و بیدار کرد - در همان قرن اول یا نیمه قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلّی برچیده میشد. قطعاً این‌گونه است. اگر کسی اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعه اسلامی را در آن زمان برآشفت واسوه و الگویی برای بعدیها شد، همین حادثه عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیاری پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخه‌ها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دست‌جمعی داد. اما هیچ کدام به‌پای حادثه عاشورا نرسید. حادثه عاشورا، در اوج قلّه فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. « لایوم کیومک یا اباعبداللَّه .» ما شیعیان، از این حادثه، خیلی بهره برده‌ایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کرده‌اند. امروز، در کشور مصر، مسجد « رأس‌الحسین » - آن‌جا که خیال میکنند سر مقدّس آن بزرگوار مدفون است - محل تجمّع عواطف مردمِ محبِ‌ّ اهل بیتِ مصر است. ملت مصر، ملت خوبی است. کار به رژیم و دولت آن کشور نداریم. ملتْ محبِّ اهلِ بیت است. همه‌جای دنیا، متأثر از این واقعه‌اند؛ اما شیعه از این واقعه یک استفاده فوق‌العاده کرده است. ما دین را به‌وسیله این‌حادثه حفظ کردیم؛ احکام را برای مردم بیان کردیم؛ عواطف مردم را در خدمت دین و ایمان قرار دادیم. « ما » که میگوییم یعنی طایفه روحانیون و مبلّغین، در طول چند قرن گذشته. آخرین برکت عظیم حادثه کربلا همین انقلاب شکوهمند ماست. اگر حادثه کربلا و اسوه‌گیری از آن

«8»