ما سرِ یک قضیهای با آقایی که مرد محترمی هم بود، بحث میکردیم. من دیدم واضحترین امور را به او میگویم و او ملتفت نیست. او تعجّب میکرد که من چرا این حرفها را میزنم؛ من هم تعجّب میکردم که او چرا نمیفهمد ! غرض؛ شما در این قضیه، آن درک سیاسی را به کار بگیرید. چشم را نبندید و فقط همان یک شعارِ نهی از منکر را بدهید. این هم منکر است. « هذا منکر و کل منکر یجب نهی عنه، فهذا یجب نهی عنه .» قضیّه اینگونه نیست. باید نگاه کنید ببینید کدام منکر باید نهی شود؛ کدام منکر حالا باید نهی شود و کدام منکر واقعاً منکر خطرناکی برای ماست ؟ کار، کارِ بسیار بابرکتی است. شما هم خودتان را به خوب جایی متّصل کردهاید. جناب آقای جنّتی، واقعاً همان جای خوب و محور خوب برای اجتماع و حرکت و کار و تلاش است. ملاحظه کردید بیاناتشان و حساسیّتشان را و همان مطالبی را که فرموده بودند. غرض؛ جای خوبی است. آقای « قرائتی » را هم که انصافاً خدای متعال مثل بولدوزر آفریده است. سرِ قضیهی زکات، یکی گفت: « زکات را شما دنبال کن .» گفتم: « اگر میخواهید زکات زنده شود، بروید سراغ آقای قرائتی، تا مثل نماز، زکات را هم عَلَم کند .» واقعاً خوبند. شما هم که واقعاً هر کدام تا آنجا که من میشناسم نوری هستید، که نمیخواهیم جلو خودتان خیلی تعریف کنیم. خیلی خوبید. و خدا را شکر میکنیم که شما در این نظام و در این مجموعه هستید.