بیانات سال 72


مسلّح به انواع سلاحهاست و از بیرون هم به او کمک میکنند، به جان یک عدّه انسان بیدفاع و بیسلاح بیفتد و هرکاری میخواهد با آنها انجام دهد. راه جلوگیری از خشونت این بود که این کار را نکردند. به هر حال، یا باید خودشان آن‌جا حاضر میشدند، یا بایستی به آنها سلاح میرساندند تا بتوانند از خودشان دفاع کنند. اگر هم نمیخواستند سلاح به آنها برسانند، بایستی راه را باز میگذاشتند تا کسانی که میخواهند به آنها سلاح برسانند، بتوانند اقدام کنند. مسلمانان دنیا داوطلب بودند که به آنها سلاح برسانند. این‌که حقّ طبیعی و قانونی آنها بود. این را چرا نگذاشتند ؟! دولتهای اروپایی، یکی یکی اعلام کردند که « ما در قضیه بوسنی وارد نمیشویم »! چرا وارد نمیشوید ؟! چرا وقتی میبینید ملتی که بومی آن مناطق است، جلوِ چشم شما در اروپا قتل عام میشود، عکس‌العمل نشان نمیدهید ؟! مردم بوسنی که بیگانه نیستند؛ آنها که مهاجر نیستند؛ آنها مردم همان منطقه‌اند؛ از نژادهای همان منطقه‌اند؛ آن‌جا خاک و خانه خودشان است. وقتی میبینید به وسیله گروهی قتل عام میشوند که از آنها قویتر هم نیستند اما سلاح دارند، چرا سکوت کردید ؟! صربها که قویتر از مسلمانان نیستند. در دورانی که سلاحهای خودکار و آتشین و توپخانه دوربُرد و انواع و اقسام سلاحهای مدرن همه‌کاره میدان است، معلوم است که آن‌جا، کسی که یکی از این سلاحها را داشته باشد بر کسی که نداشته باشد مسلّط است !

«10»