بیانات سال 72


است که همه باید ورزش کنند و هیچ‌کس نباید باشد که به خودش اجازه دهد ورزش نکند. مثل این است که کسی به خودش اجازه دهد غذا نخورد، یا ویتامین به بدنش نرساند، یا نخوابد. این، در آن حدّ است. ورزش، مال همه است. اما جسم جوان است که قابل ترقّی کردن و رشد کردن و قویتر شدن است؛ چرا که بعد ازاین، می‌خواهد سالیان درازی زندگی کند. اگر بخواهیم جوانان ورزش کنند، در جامعه‌ی ورزشی، به قهرمان احتیاج داریم. این‌جاست که ورزشِ حرفه‌ای وسط می‌آید. لذا، من به‌خلاف بعضی که از اوّل انقلاب گفتند « انقلاب با قهرمان ورزشی مخالف است » گفتم: « نه. بنده با قهرمان ورزش موافقم؛ و معتقدم که دنیای ورزش باید قهرمان داشته باشد .» ما اگر بخواهیم حرکتی عمومی بشود، باید یک قلّه برایش داشته باشیم؛ یک الگوی درجه‌ی بالا برایش داشته باشیم. اگر نداشته باشیم، در سطح پایین و در دامنه وسعت پیدا نمی‌کند. شما، آن قهرمانان هستید. ان‌شاءالله زنده باشید و ان‌شاءالله کارِ ورزش را دنبال کنید. ان‌شاءالله نشان دهید که کمبود جسمانی و نداشتن دست، نداشتن پا، نداشتن چشم و بقیه‌ی کمبودهایی که غالباً جانبازان ما یا معلولین غیرجانباز از آن رنج می‌برند، مانع از تحرّک ورزشی و به‌کار انداختن اراده نیست. این را باید شما که بحمدالله همه‌تان جانباز و مجاهد فی‌سبیل‌الله هستید روشن کنید. حال شما مدالهایتان را هم در راه خدا ایثار می‌کنید. من البته به آقای « راشد » عرض کردم که شما از بوسنیاییها قهرمانترید. شما اسوه‌ی آنهایید. جوانان ما، از همه‌ی

«4»