بیانات سال 72


قره‌باغیها ». چند نفر بازاری و کسبه در این‌جا؛ چند نفر هم آن‌جا، به این آقا علاقه‌مند بودند. یا مرحوم « آقامیرزا صادق » یک طور دیگر؛ یا مرحوم آقای « انگجی » و دیگران ... که زیاد هم بودند. امروز چه ؟ این است آنچه که ما باید از آن درس بگیریم ! گذشتگان را خدای متعال برای آیندگان عبرت قرار داده است. امروز دامنه‌ی نفوذ و شعاع وجود روحانیت، فراتر از این چیزهاست. کاری به آحاد روحانی نداریم؛ مجموعه‌ی دستگاه روحانیت، امروز داستان دیگری است. امروز به پایمردی و همّت یک مرجع تقلید و عالم بزرگ، در طول چند سال البته با کمک دیگران؛ لکن با محوریّت آن یک نفر یک نظام اسلامی به وجود آمده است. من گاهی این شک در ذهنم به وجود می‌آید که نکند بعضی از ما معمّمین، درست عمق و عظمت این مسأله را متوجّه نشده باشیم ! تشکیل یک حکومت براساس اسلام، یعنی حکومت قرآن و احکام اسلامی، حکومت فقه آل محمّد علیهم‌افضل‌صلوات‌الله، چیز بسیار عظیمی است. انسان وقتی در عمق ماجرایی قرار دارد، عظمت آن را احساس و درک نمی‌کند. شما ملاحظه بفرمایید که بعد از سال ۴۱ هجری، یعنی سال صلح امام مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام تا دوران تشکیل نظام جمهوری اسلامی، یک روز حکومتی بر پایه‌ی قرآن، در حالی که یک شخص عادل هم در رأس آن حکومت باشد، تشکیل نشده بود. این شوخی است !؟ یعنی امام باقر، امام صادق، امام موسی‌بن جعفر و ائمّه‌ی بعد از حادثه‌ی عاشورا، علیهم‌سلام‌الله، بر طبق آنچه که انسان از مجموع حالات آنان به دست می‌آورد، همتشان این

«4»