متعال دریافت کردند و پای این مصیبت صبر کردند. این خیلی مهم است. خدای متعال به بنده توفیق داده است که با خانوادههای شهدا، مراوده و نشست و برخاست داشته باشم. به خانهی آنها و روی فرش آنها و زیر سقف آنها بروم. هر جا من مصیبت را بزرگتر یافتم، صبر آن خانواده را هم عظیمتر و باشکوهتر دیدم. آن خانوادهای که یک پسر داشته و همان یکی شهید شده است؛ آن خانوادهای که فقط دو پسر داشته است و همان دو پسر در راه خدا به شهادت رسیدهاند؛ آن خانوادهای که سه شهید یا چهار شهید در راه خدا داده است، من میبینم صبرشان هم از خانوادههای دیگر بیشتر است. این، به معنای چیست عزیزانِ من ؟ در بسیاری از موارد، مادران از پدران صبرشان بیشتر است. این برای چیست ؟ این آن جلوهی محبّت الهی است که خدا در دل مؤمنین میاندازد؛ آنها را به خودشان جلب میکند؛ آنها را با حکمت آشنا میکند و به آنها صبر میدهد. در کشور ما یک ماجرای عظیم واقع شد و آن، همین انقلابِ بزرگ بود. این جنگ و این حوادث و تهاجم دشمن و ایستادگی جانانهی ملتِ دلاور ما و تقدیم این همه شهید و جانباز و دادن دهها هزار اسیر و مفقود، یک حادثه بزرگ و بیسابقه در تاریخ اسلام بود. بنده وقتی مطالعه و مقایسه میکنم، میبینم که غیر از شهدای کربلا شهدای کربلا، حساب دیگری دارند. ماجرای آنها یک ماجرای مخصوص به خودشان است؛ و هیچکس شبیه آنها