بیانات سال 72


دارند، مبالغه نکرده‌ام. تبریزیها و آذربایجانیها، از لحاظ پایبندی به ایمان، به اصول، به عفّت و عصمت، به غیرت، به مردانگی و دفاع از کشور؛ به محبتهای پرجوش و عواطف آتشین، ممتازند، که در این چند روز هم نشانه‌ی اینها مشاهده شد. خوشبختانه، هوشیاری و هوشمندی این مردم خیلی زیاد است. آن حربه‌ای که استکبار جهانی، به خیال خود برای نفوذ در آذربایجان پیدا کرده بود که به سنگ خورد و شکست اگر برای بخشهای دیگر کشور پیدا شده بود، معلوم نبود که قضیه این طور فیصله پیدا می‌کرد و تمام می‌شد. آن فتنه‌ای که در قضیه‌ی « خلق مسلمان » در همین شهر بزرگ و میان همین مردم نقش بر آب گردید و نائره‌ی آن فرو نشانده شد، اگر در شهر دیگری از شهرهای ایران پیش می‌آمد، معلوم نبود آن طور فرونشانده شود. اینها را کسانی که اهل دقّت در نفسانیّات و روحیّات مردمند، باید مورد مداقّه قرار دهند. البته برای بعضی، این مسائل تازگی ندارد. بحمدالله، بنده از آن بعض هستم. من از دیرباز این مردم را شناخته‌ام و می‌دانم که دارای چه حقیقت باارزشی در درون و دل خود هستند. البته انقلاب، مسها را هم طلا کرد و جوهرها را حقیقتاً تعالی و ترقّی داد. گوهر را در همه‌ی انسانها ارزشمندتر کرد. این مردم هم، متأثّر از همین کیمیای الهی و اسلامی و قرآنی شدند.

«2»