بیانات سال 72


دوم این‌که، در همه‌ی کارها، نیّت ما این باشد که به مردم خدمت کنیم. یعنی « از سرِ خود باز کردن »، نباشد. قصد ما این باشد که این کارمان، در خدمت مردم انجام قرار گیرد. این، در کارهایی که بخصوص با مردم مواجهه‌ی بسیار دارند، اثرِ زیادی می‌بخشد. باید با مردم، خوب برخورد کنیم و بدانیم که این کار، برای آنهاست. همین آحادی که ملاحظه می‌کنید خیابانها را پر کرده‌اند و حالا که این‌جا آمده‌ایم، اظهار لطف و محبّت می‌کنند؛ یا امروز عصر و دیروز عصر، مردان و زنان هزاران نفر یکی یکی آمدند با شور و شوق و گریه و اشک و آه، با بنده مصافحه کردند و رفتند، همینها کسانی هستند که گاهی به ما مراجعه دارند و از برخورد ما، ناراضی‌اند. همینهایی که ما در سیاستمان، در جنگمان و در سازندگی اقتصادی‌مان رویشان حساب می‌کنیم. البته روزنامه‌های دنیا، از سفر تبریز و استقبالِ مردم، چیزی نخواهند گفت. توطئه‌ی سکوت، بالاخره معنایی دارد ! در دنیا، نسبت به کارهای ما، توطئه‌ی سکوت است. اما بدانید: بزرگترین طرّاحانِ سیاسیِ عالم، وقتی خبرش به آنها برسد، همین دو سه روزِ گذشته‌ی تبریز را زیر نظر می‌گیرند و روی این حساب می‌کنند. از لحاظ سیاسی، این شور و شوق مردم، این علاقه‌مندی مردم، این اظهار عشقشان به مسؤولین، دارای تأثیر است. همین مردمی که حضورشان در این صحنه، یا در راهپیمایی فلان مناسبت، برای ما تعیین کننده است، وقتی به اداره‌ی

«5»