بیانات سال 72


شما نگاه کنید؛ این ادبای بزرگ مثل « زمخشری »، « تفتازانی » و امثال اینها، همه ایرانی‌اند. بزرگترین و برجسته‌ترین کتب ادبیات عرب را ایرانیها نوشته‌اند. « قاموس » مالِ یک ایرانی است. بزرگترین کتاب لغت عرب، « قاموس » است. « قاموس » مالِ « فیروزآبادی » است که ایرانی است. لغت عرب را، ادبیات عرب را؛ حتّی دستور زبان عرب را اینها نوشتند. نوبت به فقه و اصول و حدیث که می‌رسد، دیگر غوغاست. اینها ایرانی هستند. این، مخصوص شیعه هم نیست. بعضی از بی‌عقلهای دنیا که نه تاریخ می‌دانند، نه جغرافیا را می‌شناسند و نه اسلام را می‌فهمند، وقتی می‌خواهند راجع به ایران حرف بزنند، فکر می‌کنند که ایرانیها از اوّل تا به حال، شیعه بوده‌اند؛ نه ! البته، همیشه دوستدار اهل بیت بوده‌اند؛ اما شیعه نبوده‌اند. از زمان صفویه، ملت ما شیعه شد و البته، آذربایجان و اینها، مقدّم و جلوتر بودند. بعد هم بقیه‌ی بلاد ایرانْ شیعه شدند. مگر بعضی از بلاد، مثل « قم » و بعضی شهرهای دیگر که از قدیم شیعه بودند. در فقه و حدیث سنّی هم، ایرانیها جلوترند. همین « صحّاح ستّه » ای که عامه دارند، از جمله « صحیح بخاری »، مال بخاراست. « صحیح مسلم نیشابوری »، مال نیشابور است. « صحیح تَرمذی »، مال تَرمذ است؛ در شمال شرقی ایران. و از این قبیل ...

«13»