ذهنی یک ملت، اینها را میتوانیم به عنوان « فرهنگ به معنای خاص » نامگذاری کنیم. از این جهات، ما نه فقط از دنیای پیشرفته در علم و فنآوری عقب نیستیم، بلکه در بسیاری از جهات از آنها جلوتر هم هستیم. البته نمیخواهیم مبالغه و اغراق و مطلق گویی کنیم؛ نه. در چیزهایی البته از همین شاخههای فرهنگ خارجیها عمدتاً اروپاییها از ما جلو هستند. فرض بفرمایید در رشتههای مختلف داستاننویسی و نثر نویسی، آنها در این یکی دو قرن گذشته، برجستگیهایی داشتهاند که ما در آن حد نداشتهایم. این را باید اعتراف کنیم. لیکن در مقولههای ادبیات و شعر و هنرهایی که ریشه در خود میهن و آب و خاک ما دارند نه هنرهای وارداتی مثل سینما که آن هم وابسته به فنآوری بوده ما انصافاً و حقّاً از بسیاری از بخشهای دیگرِ دنیا جلو هستیم. در کشور ما قوّهی تخیّلِ شعری، بسیار بالاست؛ زبان گویای شعری، بسیار پیشرفته است؛ فنون گوناگون ادبی، بسیار برجسته است؛ بازیگری در زمینهی هنر، همراه با مهارت و خبرگیِ بسیار است و پیشرفت و تطوّر زبان فارسی، در حدّ بسیار خوبی است. اینها آن جهات فرهنگی ماست. البته در کشور ما نیز، همه جا یکسان نیست. بعضی شهرها، از لحاظ سوابق فرهنگی، برجستگیهایی دارند؛ اما بعضی دیگر در آن حد نیستند. تبریز از لحاظ سابقهی فرهنگی و داشتن ادبا و فضلا و شعرا و متفکّرین و روشنفکران، جزو شهرهای پیشرو و پیشقدم است. حتّی در بعضی از جهات، از همهی شهرهای ایران پیشروتر