بیانات سال 72


می‌دهد، بررسی کنند ببینند لباس ملی ما چیست ؟ در کشورهای اروپایی و امریکایی، مهاجرین و اتباع عرب، هندی، چینی و اقوام و ملتهای آفریقایی که در این اواخر علی‌رغم گذشته‌هایشان هیچ تمدّن برجسته‌ای هم نداشته‌اند، لباسهای مشخّص خودشان را در میهمانیها و در محافل عمومی می‌پوشند و شرکت می‌کنند .» البته لباس رایج امروز دنیا، همان لباس فرنگیهاست. آن را هم هر کس بخواهد می‌پوشد. اما بالاخره یک جا عربی می‌خواهد بگوید « آقا، من عربم .» لباسی دارد که اگر آن را بپوشد، همه می‌فهمند که این آقا، عرب است. یک هندی، اگر مسلمان باشد یا هندو، لباسی دارد که مشخّص کند هندی است؛ آن هم هندیِ فرض کنید تابع فلان مذهب ! مسلمانان یک نوع لباس دارند، هندوها یک نوع لباس دارند. گروههای دیگر، بعضی لباسهای جور واجور دارند. یک آفریقاییِ اهل « زنگبار » یک جزیره‌ی دور افتاده در شرق آفریقا بالاخره لباسی دارد که اگر توانست جایی، در مجمعی حضور پیدا کند، با آن می‌تواند نشان دهد که من مال این کشورم. همه هم او را می‌شناسند. ایرانی چه ؟ اصلاً ما می‌دانیم لباسمان چیست ؟ یک وقت است که معلوم است لباس ملی ما چیست؛ لباس بومی ما چیست. خوب؛ نمی‌خواهیم بپوشیم. یکی می‌خواهد، یکی نمی‌خواهد. ولی ما حتّی نمی‌دانیم ! بزرگترین بلا برای یک ملت این است که بخشهایی از فرهنگ و تمدّن خودش، به مرور زمان از حافظه‌ی او پاک شود و اصلاً به یادش نیاید. این بلای بسیار بزرگی است. این کار را با ما انجام داده‌اند.

«6»