بیانات سال 72


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم خیلی خوشحالم از این‌که این فرصت، در آخرین ساعات اقامت دلنشین ما در تبریز به ما ارزانی شد که با شما برادران و خواهران عزیز، ادبا و فرهنگیان و شعرا و هنرمندان و دانشگاهیان این شهر بزرگ، این دیدار را داشته باشیم. البته بنده در مناقب شهر و مردم تبریز و آذربایجان هم در این سفر و هم در غیر این سفر مطالب فراوانی گفته‌ام و چند برابر آنچه که گفته‌ام در ذهن و سینه‌ام هست. آنچه که راجع به این شهر کهن و با فرهنگ و با ایمان و شجاع و غیور و برجسته از جهات گوناگون، انسان می‌تواند مشاهده کند و بگوید، خود، یک کتاب مفصّل است. وقتی درباره‌ی جنگ و جهاد بحث شود، شما در صفوف مقدّمید. وقتی در باره‌ی دانش و فرهنگ سخنی گفته شود، شما در شمار برجسته‌ترینهایند. وقتی از غیرت و ایمان و اتّکا به نفس و آمادگی برای ابراز وجود در مقابل دشمنان در صحنه‌های مختلف بحث شود، شما در صفوف اوّلید. بحمدالله، تبریز همچنان که در گذشته نیز همین‌طور بوده است امروز جایگاه و موقعیت خود را در صحنه‌های مختلف، حفظ کرده است. شعر شما، نثر شما، فرهنگ شما، دانشگاه کهن و ریشه‌دار شما، شخصیّتهای شما، ایمان شما، همه قلمهای برجسته‌ای است و من مناسب می‌بینم که برای اظهار ارادت به این

«1»