بیانات سال 72


در صف جلو قرار دارد؛ این معنای بسیجی است. همیشه در میان یک ملّت باارزش‌ترین افراد آن ملّت، آن کسانی هستند که در هنگام خطر و بخصوص خطرهای بزرگ، حضورشان محسوس‌تر است، ملموس‌تر است. آنهایی که بر سر سفره غذای رنگین، جمع میشوند و می‌نشینند، امّا وقتی خطری متوجّه بشود، گمند، آنها انسانهای بی‌ارزشی هستند. آن کسانی که در [ طول‌ ] هشت سال که این ملّت در خون و آتش گذرانید، ده‌ها شهر کشور مورد تهاجم هوایی و بمباران دشمن قرار گرفت و میلیونها نفر از آحاد این مردم بمرور در این هشت سال در قالب نیروهای بسیجی به این میدانهای جنگ رفتند و برگشتند و چقدر شهید شدند، دامنشان هم به دریای جنگ و خطر تر نشد، آدمهای سست‌عنصری هستند. البتّه بعضی‌ها نمیتوانند، قادر نیستند، آن بحث دیگری است. نظام جمهوری اسلامی بعضی‌ها را نمی‌گذارد به میدان جنگ بروند؛ آنها را نگه میدارند. بودند کسانی که ما در هنگام جنگ به آنها می‌گفتیم به میدان جنگ نروید، چون با شما در پشت جبهه کار دیگری داریم. امّا آن کسی که عذری ندارد، مشکلی ندارد، و در سرنوشت دشوار ملّت خود، خود را سهیم نمیکند، او آدم سست‌عنصری است. در نقطه‌ی مقابل، آن کسانی‌که در طول این هشت سال به میدان نبرد رفتند یا عزیزان خود را فرستادند - مثل همین مادران رزمندگان و همسران رزمندگان و بعضی پدران رزمندگان که اینها خودشان نمیتوانستند به جبهه بروند، امّا عزیزانشان را به میدان جنگ فرستادند - در معیارهای الهی و حتّی در معیارهای

«3»